گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱

 

چون مرا مجروح کردی گر کنی مرهم رواست

چون بمردم ز اشتیاقت مرده را ماتم رواست

من کیم یک شبنم از دریای بی‌پایان تو

گر رسد بویی از آن دریا به یک شبنم رواست

گر رسانی ذره‌ای شادی به جانم بی جگر

[...]

عطار