گنجور

سلطان باهو » غزلیات » شمارهٔ ۲

 

با جام باده ساقی، فی الصبح مرحبا

بالعین انتظارم، الوصل مرحبا

کس نیست همچو من که اسیر مجستم

محنت بسی کشیدم یا نور مرحبا

در دل خیال وصلت، در راه انتظار

[...]

سلطان باهو