گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۵۳

 

دیشب دل ز ملک دو عالم خبر نداشت

جانم ز غم برآمد و از غم خبر نداشت

آنرا که بود عالم معنی مسّخرش

دیدم بصورتی که ز عالم خبر نداشت

دلخسته ئی که کشته شمشیر عشق شد

[...]

خواجوی کرمانی