گنجور

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۲

 

ما مانده ایم و جانی، در دست غم بمانده

از عمر بیش رفته، از صبر کم بمانده

در دل شرر فتاده بر مغز تف رسیده

از روی آب رفته در دیده نم بمانده

از سر گذشت گردون سر برخط حوادث

[...]

اثیر اخسیکتی