گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۷

 

چشم من حلقه‌ای از سلسلهٔ دست من است

دانهٔ مرغ دلم آبلهٔ دست من است

وادی چاک که از جیب بود تا دامن

در ره شوق تو یک مرحلهٔ دست من است

دست بر گل نکند غیر ز اندیشهٔ خار

[...]

سلیم تهرانی