گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱۱

 

سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود

دل به دریا افکنم ساحل همان گیرم نبود

سینه ای بر تیر باران تغافل می دهم

التفات خنجر قاتل همان گیرم نبود

آنکه دیدم عمری از آیینه دل روی او

[...]

اسیر شهرستانی