گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۹

 

شکر خدا که با من بیدل نشست یار

می خورد و بی حجاب بمحفل نشست یار

منعم نه آگهست که با بینوای شهر

آمد بدرد نوشی و بر گل نشست یار

در بزم عیش و گوشه ی غم با وجود ناز

[...]

بابافغانی