گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۳۰

 

حسن کس از دلم آن شکل و شمایل نبرد

مرهم درد توام وصل کس از دل نبرد

هیچ دل جان نبرد از غم عشق تو برون

هیچکس کشتی ازین ورطه بساحل نبرد

دل هر کس که قبول تو نشد مقبل نیست

[...]

اهلی شیرازی
 

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹

 

دل ما را به فسون جادوی بابل نبرد

هر که از بهر وفا جان ندهد دل نبرد

کی کسی رنگ وفا می طلبد، ور نه به حشر

دست ما آب رخ دامن قاتل نبرد

بیخودی راه نماید به تو مجنون تو را

[...]

عرفی