گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۹۳

 

غبار ما به او گل می فرستد

که پیغام تحمل می فرستد

شکار طره آشفتگیها

به خوابم بوی سنبل می فرستد

اسیر شهرستانی
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۴۴ - قول و غزل

 

ادیب‌الممالک ز طبع شکرزا

سوی بنده قند و عسل می‌فرستد

طمع‌دار روحم من از صحبت او

وی از شعر نعم‌البدل می‌فرستد

به قوس از برایم غزل می‌سراید

[...]

ملک‌الشعرا بهار