×
سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۵
چون ز خون عاشق آن رخساره گل، مل میخورد
صد گره بالای هم از ناز کاکل میخورد
میکند از عاشقان، معشوق جذب رنگ را
دایماً در این چمن گل خون بلبل میخورد
وحشی دل تازه دارد کام از زلف بتان
[...]
۵ بیت