×
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۲۲ - حکایت امیرالمؤمنین حسن رضی الله عنه با آن جوان منزوی
گفت آن کس که مقیم دلم اوست
تخم دل کشته در آب و گلم اوست
۱ بیت
کلیم » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹
با عقده غم خوشم که کام دلم اوست
اینجاست که هر چه حل شود مشکلم اوست
بی ناله دمی نیم که از خرمن عمر
هر چیز بباد می دهد حاصلم اوست
۲ بیت