گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۰

 

بیخودی از گل روی تو کند بلبل صبح

گل شب بو شود از نکهت زلفت گل صبح

چمن حسن تو از آب لطافت سبز است

بر رخت زلف بود تازه تر از سنبل صبح

عمر ما صرف هواداری شمع و گل شد

[...]

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - در تعریف کشمیر و توصیف راه آن

 

شکفته خاطرش همچون گل صبح

ز شادی در فغان چون بلبل صبح

سلیم تهرانی