گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۱۱

 

هوای توست در سر، سایهٔ گل را نمی‌دانم

مرا روی تو می‌باید، گل و مل را نمی‌دانم

چو مجنون من به کوی عاشقی می‌آیم از صحرا

تبسم را نمی‌فهمم، تغافل را نمی‌دانم

چو موج چشمهٔ کوثر، ز آلایش پر بلبل

[...]

سلیم تهرانی