گنجور

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۲

 

شب که در صحن چمن آن مست مل خوابیده بود

در ته یک پیرهن با بوی گل خوابیده بود

هر که با قد دو تا دست از سیه کاری نداشت

آه از غفلت که بر بالای پل خوابیده بود

پست بود آوازهٔ گردون ز شور ناله ام

[...]

جویای تبریزی