گنجور

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۳

 

ز سودای رخت همیان زر گل بر سرم ریزد

ز شب تا صبح مشک سوده سنبل بر سرم ریزد

مهیا کرده ام ای گل برای سوختن خود را

شرار از شعله آواز بلبل بر سرم ریزد

ز جوی آرزوی خویش تر ناکرده انگشتی

[...]

سیدای نسفی