گنجور

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۱

 

جوهر آمد جان و جسم ما عرض

عشق جوهر جمله اشیاء عرض

بحر جان را بی سرو پا یافتم

بحر جوهر دان کف دریا عرض

نقد الا جوهر آمد جان پاک

[...]

کوهی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۱

 

ای کرده به خویش یک روش دایم فرض

بشنو سخنی کامده در معرض عرض

باید چو برون شد آخر از صفحه ارض

گردی چه بطول راه‌پیما چه بعرض

مشتاق اصفهانی