گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۷

 

آتش نسبی از نفسم ظاهر و پیداست

صد رنگ گل از خار و خسم ظاهر و پیداست

ای خضر بیابان محبت مددی های

گم گشته رهی از جرسم ظاهر و پیداست

روی تو درآغوش خیالم گل خندان

[...]

اسیر شهرستانی