×
عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۱۵
شمع آمد و گفت:چند سرگشته شوم
آن اولیتر که با سررشته شوم
هرچند که بینفس زدن زنده نیم
تا در نگری به یک نفس کشته شوم
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۱۷۸
دارم سر آنک با سرِ رشته شوم
با شاهد چون آب و گل آغشته شوم
چون مرد نیم زنده نخواهم ماندن
آن به که به پای شاهدان کشته شوم
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۴ - ذکر شهادت حرّ بن یزید ریاحی علیه الرّحمه و الرضوان
تا بدین روی سیه کشته شوم
رنگ دیوی هشته، افرشته شوم