گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۵۶

 

زندگی در ملک عبرت مرگ مفلس می‌شود

خون نمی‌باشد در آن عضوی ‌که بی‌حس ‌می‌شود

طبع ناقص را مبر در امتحانگاه کمال

کم‌عیاری‌ چون محک ‌خواهد، طلا، مس‌ می‌شود

بگذر از وهم فلک‌تازی که فکر آدمی

[...]

بیدل دهلوی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش چهارم » بخش ۶ - در نهی از غیبت

 

نه آنسیم بی غش چومس می شود

نه آن طاهر خوش نجس می شود

بلند اقبال