گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۳

 

بر در میخانه بنشستیم باز

توبهٔ صد ساله بشکستیم باز

آب چشم ما به هر سو رو نهاد

شد روان با بحر پیوستیم باز

لطف ساقی بین که از انعام او

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۴

 

ار شراب نیمشب امروز سرمستیم باز

چشم مستش دیده ایم و توبه بشکستیم باز

عشق کافر کیش او ایمان ما بر باد داد

بر میان زنار کفر زلف او بستیم باز

از سر سجادهٔ ناموس خوش برخواستیم

[...]

شاه نعمت‌الله ولی