گنجور

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۲

 

از چشم خود ای دلبر شایسته حذر کن

تو خسته نه ای ای نفس از خسته حذر کن

[هشدار] ز چشمی که به حیرت نگران است

مستی که به ره می رود آهسته حذر کن

خال تو سپندی بر آن آتش رخسار

[...]

سعیدا