گنجور

فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۵

 

تا چند هوسرانی، دندان هوس بشکن

بگذر ز گران جانی زندان نفس بشکن

تو مرغ سلیمانی از چیست بزندانی؟

با بال و پرافشانی ارکان قفس بشکن

گوید چو بدت نادان او را بخوشی برخوان

[...]

فرخی یزدی