گنجور

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۴۴

 

سویم شب هجران گذری نیست کسی را

بر صورت حالم نظری نیست کسی را

کس نیست که از تو خبری سوی من آرد

مردم ازین غم خبری نیست کسی را

نگذاشت اثر در رهت از هستی من غم

[...]

فضولی