×
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۲
نور چشمی بر صاحبنظری میآید
پیش یعقوب ز یوسف خبری میآید
کره شیریندهن ما خبر یار عزیز
که ز مصر دگر اینک شکری میآید
هر یکی را ز طرب پای فرو رفت به گنج
[...]
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۸ - در راه مکه مکرمه
سیل اشکم به زمین بوس دری میآید
ناله راهی به امید اثری میآید
با ملک گوی که درهای فلک بگشایید
که به درگاه دعای سحری میآید
میزنم در ره شوق تو بر آتش خود را
[...]
یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳
چه شد ار شد پدری یا پسری میآید
رفت ... و ...تری میآید
گر تو گویی کهنی رفت و جوانی برخاست
من بر آنم که سگی رفت و خری میآید