گنجور

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۳

 

دلم ز خاک ره آن غیرت پری برداشت

ز دستم این گهر افتاد و گوهری برداشت

از آن بداغ جنون سرخوشم که نتواند

زمانه از سرم این تاج سروری برداشت

فغان ز جنس گساد وفا که می‌یابد

[...]

۷ بیت
مشتاق اصفهانی
 

طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳

 

چو خنجر ستم آن ترک لشگری برداشت

دلم ستم‌کشی و او ستمگری برداشت

منم که روز ازل از من آسمان و زمین

محبت پدری مهر مادری برداشت

خوشم به‌ضعف تن اما فغان که صیادم

[...]

۷ بیت
طبیب اصفهانی