گنجور

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۱۸

 

در عشق تو دل را نظری افتاده است

وز هجر تو جان را شرری افتاده است

عشق تو که تاج سر سلطانان است

در دست چو مادر پدری افتاده است

اوحدالدین کرمانی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۷۸ - فخر الدّین رازی

 

هرجا که زمهرت اثری افتاده است

سودازده‌ای بر گذری افتاده است

در وصلِ تو کی توان رسیدن کانجا

هرجا که نهی پای سری افتاده است

رضاقلی خان هدایت