گنجور

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۴۲ - الصفا

 

شرط است مرا زخویشتن برگشتن

با هر که کم از من است همسر گشتن

نابالغی مرا مشوّش نکند

دون القلتین است مکدّر گشتن

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۸

 

چو دل نمی‌دهد از کوی دوست برگشتن

ضرورتست در آن آستان به سر گشتن

من از برای چنان آفتاب رخساری

چو سایه عار ندارم ز دربدر گشتن

چون در میان نتوان کرد دست با شیرین

[...]

اوحدی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۳۱

 

به نومیدی ستم باشد ز راه دوست برگشتن

چو اشک و آه عاشق تا توان زیر و زبر گشتن

پی دیدار آن با هر نگاهی آشنا باید

شدن چون سرمه در هر دیده و نور نظر گشتن

درین طوفان صرصر آرزوی شعلگی خامست

[...]

فیاض لاهیجی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۳۸

 

در آن گلشن که خواهد نکهت او جلوه گر گشتن

حباب آسا هوا را میتوان بر گرد سر گشتن

واعظ قزوینی
 

غالب دهلوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۱

 

شرطست به دهر در مظفر گشتن

اسباب دلاوری میسر گشتن

جامی ز شراب ارغوانی باید

آن را که بود هوای خاور گشتن

غالب دهلوی