گنجور

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۳

 

دارد آن سرو گل اندام معنبر کاکل

هرچه دارند بتان یکسر و بر سر کاکل

فرق کردن نتوان سرو سهی را ز قدش

گر به فرقش بود از غالیه تر کاکل

بی گره کاکل او صد گرهم بر دل زد

[...]

جامی