گنجور

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۲۷

 

دل نیست به دستم بر دلبر چه فرستم

جان هست ولی چیز محقر چه فرستم

غم نیست ازینم که فرستم سر و جانش

اندیشه از این است که بر سر چه فرستم

از دیده به خاک در او جز گهر اشک

[...]

کمال خجندی