گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۷

 

گرم چو شمع برد یار سر چه خواهد شد

بغیر از آن که بمیرم دگر چه خواهد شد

بیک نگاه تو از قید جان توان رستن

اگر نگاه کنی اینقدرچه خواهد شد

مبند در بمن ای گلشن جمال که من

[...]

اهلی شیرازی