×
عطار » مختارنامه » باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است » شمارهٔ ۱۴
هیچ است همه، وسوسهٔ خاطر چند
از هیچ بلا، چند شود ظاهر چند
تو هیچ بُدی و هیچ خواهی گشتن
بر هیچ میانِ این دو هیچ آخر چند
جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۲ - ورود سر مبارک آنحضرت بر دیر راهب
ناگه افتاد نگاهش بسنان و سرچند
نه سر چند که از حسن مه انور چند
نه مه چند که از نور خور خاور چند
نه خور چند که از طلعت حق مظهر چند