گنجور

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹

 

ای زخط بگرفته خورشید رخت در بر هلال

جز تو کس را نیست خورشید از گل ار عنبر هلال

تا خطت سر بر نزد رخساره ات را کس ندید

کس نه بیند عید را هرگز مقدم بر هلال

هرکه آن خط سیه برطرف رویت دید گفت

[...]

ابوالحسن فراهانی