گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۸

 

در زیر تیغ یار که سرها در او گم است

داریم حیرتی که نظرها در او گم است

زین آب زیر کاه، که چرخ است و کهکشان

ایمن مشو که موج خطرها در او گم است

هستی است شکری که ازو چهر می چکد

[...]

صائب تبریزی