×
ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۷۲
زان زلف عنبرین که به گل بر نهاده ای
صد گونه داغ بر دل عنبر نهاده ای
مخمور عشق را نبوده چاره ای که تو
مهر عقیق بر می و شکر نهاده ای
از اشک لعل ساغر چشمم لبالب است
[...]
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۲
زان عنبرین کلاله که بر سر نهاده ای
منت به تاج بر سر قیصر نهاده ای
بر چهره زلف و خال بود خوش نما ولیک
خط بر عذار از همه خوشتر نهاده ای
آغوش جانم از بر و مویت معطر است
[...]