گنجور

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵

 

دل برد و حق آنست که دلبر نتوان گفت

بیداد توان دید و ستمگر نتوان گفت

در رزمگهش ناچخ و خنجر نتوان برد

در بزمگهش باده و ساغر نتوان گفت

رخشندگی ساعد و گردن نتوان جست

[...]

غالب دهلوی