×
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۲
شد عمر برون و آرزو برنامد
شد روز فزون و یک غرض برنامد
دردا که به غربیل خرد عالم را
سرسر کردیم و هیچ بر سر نامد
عطار » مختارنامه » باب چهل و یكم: در صفت بیچارگی عاشق » شمارهٔ ۲۱
تا دل به غمت فرو شد و برنامد
زان روز ز دل نشان دیگر نامد
در پای تو افشاند همی هرچه که داشت
دردا که به جز دریغ با سر نامد
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی عشر: فی الوصیة و الاسف علی مافات و ذکر الفناء و البقاء و ذکر مرتبته و وصف حالته رضی الله عنه » شمارهٔ ۱۸
شد عمر خراب زار رو برنامد
صد روز فرورفت و غرض برنامد
دردا که به غربیل وفا عالم را
سر برکردیم و عمر بر سر نامد
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۸۷
آن کان نبات و تنگ شکر نامد
وان آب حیات بحر گوهر نامد
گفتم بروم به عشوه دمها دهمش
چون راست بدیدمش دمم برنامد