گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۲۷

 

ای که از شرمت خوی از رخساره ی خور می چکد

چون سخن می گوئی از لعل تو گوهر می چکد

زان لب شیرین چو می آرم حدیثی در قلم

از نی کلکم نظر کن کاب شکّر می چکد

دامن گردون پر از خون جگر بینم به صبح

[...]

خواجوی کرمانی