×
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵
گل افسری از لعل و گهر میسازد
زر دارد و این کار به زر میسازد
یک سفره بر آراست به صد برگ و نوا
دریاب که سفره سفر میسازد
جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۹
داغ هجرم لب خشک از مژه تر میسازد
شربت مرگ من از خون جگر میسازد
خط مشکین که بناگوش تو میآراید
فتنه تازه پی اهل نظر میسازد
هرکه جوید شرف وصل تو از حیله عقل
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۹۲
زهر را صبر جوانمرد شکر می سازد
خار را نخل برومند ثمر می سازد
سر ما گرد سر دار فنا می گردد
میوه چون پخته شود برگ سفر می سازد
تو نداری سر آمیزش عاشق، ورنه
[...]