گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۵

 

من کشتهٔ عشقم،خبرم هیچ مپرسید

گم شد اثر من،اثرم هیچ مپرسید

گفتند که: چونی؟ نتوانم که بگویم

این بود که گفتم، دگرم هیچ مپرسید

فردا سر خود می‌کنم اندر سر و کارش

[...]

اوحدی