×
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۳
شمس و قمرم آمد سمع و بصرم آمد
وان سیمبرم آمد وان کان زرم آمد
مستی سرم آمد نور نظرم آمد
چیز دگر ار خواهی چیز دگرم آمد
آن راه زنم آمد توبه شکنم آمد
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۴۰ - غالب طهرانی
در وادی گمراهی افتاده بُدَم حیران
آن خضر مبارک پی، ناگه به سرم آمد
رستیم ز چند و چون، رفتیم ز خود بیرون
در عالم بی چونی چندی سفرم آمد
ای عقل ز سر بگذار این حیلت روباهی
[...]