×
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۹
درد هجران تو را داغ جگر ساخته ام
گرد میدان تو را کحل بصر ساخته ام
نبود نام توای یار نه نزدیک و نه دور
تو زمن هیچ و من از تو همه بر ساخته ام
پرده کژ مده، ای هستی من بُرده ی تو
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۰۲
به نظربازی از آن تنگ شکر ساختهام
به همین رشته ز دریای گهر ساختهام
زیر یک پیرهنم در همه جا با یوسف
من که زان یار گرامی به خبر ساختهام
چون به آسانی از آن نخل کنم قطع امید؟
[...]