گنجور

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۷ - رهایی یافتن گلشاه

 

همه شب بر آن جای مردی نماند

ز لشکر سواری و گردی نماند

عیوقی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۸۲

 

عافیت را بر زمین گردی نماند

مردمی را در جان مردی نماند

خاک بر فرق جهان زان کز وفا

در همه روی زمین گردی نماند

زان نمی خیزد چمن کز بهر او

[...]

امیرخسرو دهلوی