گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۷

 

جدا زان ماهر و امشب به دل دردی عجب دارم

سرشک لاله‌گون و چهرهٔ زردی عجب دارم

سر من در گرو با یار و حیران مهرهٔ عقلم

ازین منصوبه مشکل جان برم، نردی عجب دارم

به مژگان می‌روم پی در پی آن ترک عاشق کش

[...]

بابافغانی