گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۱۱

 

اینک به کوی یار خود من بهر مردن می روم

با من که خواهد آمدن، بر جان سپردن می روم

من می روم تا بنگرم، چند است کشته بر درش

خود را میان کشتگان بهر شمردن می روم

چون دیگران می می خورند از ساغر وصل تو،من

[...]

امیرخسرو دهلوی