گنجور

امیر معزی » رباعیات » شمارهٔ ۸۲

 

خصمان تو لاف سپر زرد زدند

شش پنج به‌ گاه ماندن نرد زدند

گر سرد سخن شدند وا مرد زدند

با دولت تو بر آهن سرد زدند

امیر معزی