×
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۹
نیست کس، خورشید من، کو درد پرورد تو نیست
در زمین و آسمان یکذره بی درد تو نیست
کار بیداران عشقت پاسبانی چون سگ است
خواب راحت شیوه مستان شبگرد تو نیست
نخل طوبی گرچه آب چشمه خورشید خورد
[...]
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۸
در تن بیمار لعل روح پرورد تو نیست
استخوانی کو نمک پرورده درد تو نیست
غیر مژگانی که باشد خانه زاد چشم تر
کس در این ره محرم نظاره گرد تو نیست
لذت عشقت نه تنها با دل ریش است و بس
[...]
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان دوم » بخش ۱۷ - دربیان مبارزت وهب بن عبدالله کلبی و مکالمات مادرش با اوی
همانا دراین دشت مرد تو نیست
کسی کو بجوید نبرد تو نیست