گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۸۴

 

گر نه از فتنه ایام خبر دارد صبح

از چه بر دوش ز خورشید سپر دارد صبح؟

حزم چون هست، چه حاجت به سلاح دگرست؟

زره از دیده بیدار به بر دارد صبح

مغز بی پرده اش آشفته تر از دستارست

[...]

صائب تبریزی