گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۹۳

 

میسر ار شود از چون تو نخل برخوردن

ز شاخ عمر توان میوه های تر خوردن

من از لب تو خورم خون، تو از دل و جگرم

چه دوستی بود این خون یکدگر خوردن!

چو مفلسان هوسناک با تو چند از دور

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۶ - در تعریف کمان شاه گوید

 

تیر نی از تو بر جگر خوردن

خوش‌تر آید ز نی شکر خوردن

هلالی جغتایی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۲

 

مرا خوشتر ز جام عشق خوناب جگر خوردن

که چون شیر از لب شیرین به شیرینی شکر خوردن

چنان بر من گوارا نیست حلوای ترش رویان

که زهر قاتل از دست ای شیرین پسر خوردن

مرا زد بر دل از تیر نظر زخمی که بس کاری

[...]

صفایی جندقی