×
امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۲۲
ستاره سجده برد طلعت منیر تو را
زمانه بوسه دهد بایهٔ سریر تو را
موافق است قضا بخت کامکار تو را
مسخرست عدو تیغ شیرگیر تو را
خدایگان جهان بینظیر چون تو سزد
[...]
۱۵ بیت
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۲۳ - رزم شاه بهمن با لؤلؤ
تو بر گو کدامست گوهر تو را
که در تیرگی رفت اختر تو را
۱ بیت
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۳۱ - تعریف توکل و قصه رهزن فقیر شده و حال بتپرست تارک دنیا
سوی ورع گشت که رهبر تو را؟
وز چه شد این ملک مسخر تو را؟
۱ بیت
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۳۸ - حکایت
گر این است داد و دهش مر تو را
نیارم دگر روی بر در تو را
۱ بیت