گنجور

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۲۲

 

ستاره سجده برد طلعت منیر تو را

زمانه بوسه دهد بایهٔ سریر تو را

موافق است قضا بخت کامکار تو را

مسخرست عدو تیغ شیرگیر تو را

خدایگان جهان بی‌نظیر چون تو سزد

[...]

امیر معزی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۳۸ - حکایت

 

گر این است داد و دهش مر تو را

نیارم دگر روی بر در تو را

آذر بیگدلی