×
کمالالدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۸۷
روی از آن خوبتر تواند بود؟
هان بگوئید اگر تواند بود
آنچنان نازک و چنان شیرین
لب نباشد، شکر تواند بود
تیر غمزه چو در کمان آرد
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۶۷ - وله ایضا
ز مرگ ناخوشتر چیز اگر تواند بود
حیات مردم کوته نظر تواند بود
چگونه زنده بود آن که مدّۀ العمرش
نه از خدا و نه از خود خبر تواند بود
چو در مکّون و تکوین او نظاره کنی
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۸۵ - کمال اصفهانی
ز کار آخرت آن را خبر تواند بود
که زنده بر پل مرگش گذر تواند بود
به آرزو و هوس برنیاید این معنی
به سوزِ سینه و خون جگر تواند بود
به ترک خویش بگو تا به کوی یار رسی
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۸۵ - کمال اصفهانی
ز کار آخرت آن را خبر تواند بود
که زنده بر پل مرگش گذر تواند بود